اخبارو صورتجلسه های شورای اجرایی بین المللی سازی                            محتوا و فایل های ارائه شده در ارتباط با بین المللی سازی 
                                                 

 

 

 

 

 

 

به قلم: دکتر مسعود ملکی بیرجندی

قائم مقام معاونت و پردیس بین الملل و مدیر توسعه امور بین الملل دانشگاه ایران

منابع:

1- کتاب بین المللی سازی آموزش عالی      تالیف: علی خورسندی طاسکوه

2- کتاب بین المللی سازی آموزش عالی      تالیف:  عباس قنبری باغستان

 

 

 

 

13- "بین المللی سازی در بهداشت"

 

بین المللی شدن دانشگاه، پدیده و سیاستی پیچیده و چند بعدی است که تحقق آن در اقلیم ها بافت ها و ساختارهای سیاسی- اجتماعی مختلف الزامات و شرایط عام و ویژه ای را می طلبد.

وندی واتز(1992): بین المللی شدن را "هر نوع تلاش منظم و برنامه ریزی شده ای می داند که دانشگاه را موظف به پاسخگویی به الزامات و چالش های ناشی از جهانی شدن اجتماعات، اقتصاد و بازار کار می کند"

بعد بهداشت در بین المللی شدن در سال های اخیر با توجه به حوادث و همگیری های جهانی، توجه ویژه تمامی مردم و کشورها و سازمان های جهانی را به خود جلب کرده است. در دانشگاه نیز با توجه درک درست چند بعدی بودن بین المللی شدن برنامه ی جامعی تنظیم شده است که در همه ابعاد پروژه هایی آماده ودر حال اجرا می باشد. در همین راستا با همکاری بسیار قوی و منظم با معاونت بهداشت و استفاده از تجارب اساتید گرانقدری چون دکتر آسایی، طرحی تحت عنوان بین الملل سازی نظام ارائه خدمات سلامت در بخش بهداشت در دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران  برنامه ریزی شده است که طی آن یکی از مناطق تحت پوشش دانشگاه با الزامات و چالش های جهان که توسط WHO رصد می شود به صورت نمونه طی یکسال بین المللی خواهد شد.

در این برنامه ضمن افزایش مهارت های همکاران در پاسخگویی استاندارد به جامعه هدف، تمرینی خواهد شد برای تشکیل تیم های بین المللی در ارائه خدمات بهداشتی، این تیم ها ظرفیت خدمات رسانی بهداشتی ایران را به جامعه جهانی افزایش داده و فرصت های همکاری در صورت نیاز اجتماعات و بازار جهانی را به وجود خواهد آورد. امید است با توجه به نیاز جامعه جهانی در خدمات بهداشت محور در سلامت، در کنار ارائه خدمات درمان و تجهیزات و دارو، مهارت های این بعد از ارائه خدمات را نیز بسیج کرده و حضور جهانی فعال تری را تجربه کنیم.

 

نوشته: دکتر مسعود بیرجندی

 

12- " آگاهی مقدمه بین المللی شدن "

 چندی پیش وقتی در جلسه ای رسمی در دانشگاه گزارشی از برگزاری دوره کوتاه مدت برای متقاضیان غیر ایرانی می دادم، یکی از اساتید به صورت جدّی از من سوالی کرد که چرا باید دانش خود را به غیر ایرانیان ارایه دهیم؟  و مخالفت خود را با ادبیاتی که معلوم بود کاملاً با انتقال دانش به غیر ایرانیان مخالف است و آنرا باعث عقب افتادن دانشگاه در گردونه رقابت علمی با دانشگاههای دیگر میداند ، بیان کرد . این پرسش شاید برای بسیاری از اعضای هیات علمی دانشگاه هم مطرح می باشد یا سوال آنکه چرا باید دانشجوی غیر ایرانی جذب نمائیم؟

 واقعاً به راستی چند نفر از مجموعه بزرگ دانشگاه ایران بر این باورند که "بین المللی شدن " به نفع دانشگاه است؟ یا آنکه انتقال دانش به غیرایرانیان در سطح کلان چه منافع ملّی یا سازمانی دارد؟ شاید تعداد کسانی که این ابهام را دارند زیاد باشد ولی شجاعت آن استاد پرسش کننده را در خود نمی بینند تا به صراحت سوال نمایند.

جواب این سوال را در مطالب بعدی بیان می کنم ، امّا عجالتاً خوبست بدانیم که براساس گزارش علمی اتحادیه بین المللی دانشگاهها (2003) 96درصد مدیران و سیاستگذارن ، بین المللی شدن را به نفع دانشگاه خود می دانند، با استناد به پژوهش نایت (2003) تا اوایل قرن جدید 73درصدکشورها ، "بین المللی شدن" را اولویت نخست اصلاح نظام های آموزش عالی خود می دانند. این مطالعه در   95 کشور جهان صورت پذیرفته است.

صاحب نظران معتقدند "بین المللی شدن" عاملی برای تغییر و وسیله ای برای دستیابی به توسعه است . از اینرو امروزه برنامه های آموزشی و علمی و سازمانی دانشگاهها براساس سیاست ها و فعالیت آموزشی بین المللی نوشته می شود.

چرا دولت ها و دانشگاهها "بین المللی شدن" را اولویتی اصلی برای سیاست گذاری و توسعه آموزش عالی تعریف می کنند؟  و آیا دانشگاه ایران ، دانشگاه ما نیز "بین المللی شدن " را اولویت اصلی خود می داند؟  آیا هیات رئیسه دانشگاه ایران و یا جامعه هیات علمی دانشگاه ایران و مدیران و پرسنل در اهداف متعددی که برای توسعه دانشگاه دنبال می کنند ، "بین المللی شدن" را جدی میگیرند؟ واقعاً اهداف و مزیت های نسبی پیامدهای "بین المللی شدن" دانشگاه ایران در تمام سطوح درک می شود؟

این اهداف و مزیت ها اساساً چه هستند و چقدر از خردترین اجزای دانشگاه تا بزرگترین آنها به آن واقفند؟

 

11- "همه با هم ثروتمند شویم "

 

احتمالاً بارها شنیده اید که اقتصاد ما تا منابع بخش خصوصی را جذب نکند و دولت کوچک نشود ، امکان ساماندهی جامعه را ندارد. اگر این اصل را پذیرفته باشید ، در دانشگاه این اصل چگونه خود را نشان خواهد داد و پیاده خواهد شد ؟. دانشگاه ، چندین سال است که وابستگی شدیدی  به منابع دولتی دارد. کالای اساسی رایج در دانشگاه دانش است و در انتقال این دانش به جوانترها و دانشجویان تاکنون، از منابع دولتی استفاده شده است. این موضوع باعث شده است تا عمده مسئولین دانشگاه کمتر به فکر صادرات دانش به منظور سود و جذب منابع مالی باشند.

به نظر شما این وضع تا چه زمان میتواند ادامه یابد؟ و اگر تغییری صورت نگیرد آیا دانشگاه بقاء و دوامی خواهد داشت. پرواضح است برای بقاء دانشگاه ضرورت اجرایی سازی اصل گفته شده در دانشگاه ، حس می شود. یعنی ما باید دنبال منابع غیر دولتی باشیم و برای کالای اصلی دانش که در نزد اساتید است مشتری غیر دولتی پیدا نمائیم. چگونه ؟ دو راه حل بیشتر در پیش رویمان نیست ، اول صدور دانش پزشکی به خارج از کشور و دوم استفاده از دانش پزشکی در رفع مشکلات مردم.

راه حل اول را "دانشگاه بین المللی" تامین می کند و راه حل دوم را "دانشگاه کارآفرین" پس همه ما ، از مدیران ، اساتید و کارمندان و دانشجویان دانشگاه باید این موضوع را درک کنیم و توجه خاص بنمائیم که برای ثروتمند تر شدن خودمان ، دانشگاه باید ثروتمند شود و برای ثروتمندتر شدن دانشگاه دانشمان باید کاربردی گردد.این همان تعبیر درست خلق ثروت از طریق دانش است، در غیر اینصورت صرف تاسیس شرکت دانش بنیان و قرار گیری در وسط فرایندهای کاری ، جز دلالی چیزی نیست و هیچ اتفاق دیگری رخ نخواهد داد. این یعنی اضافه کردن مانعی به موانع دیگر . حرکت نمایشی برای رفع مسئولیت اصلی و ترجیح منافع شخصی به جای منافع دانشگاه ومنافع ملّی.همه ما آنگاه موفق خواهیم شد که موفقیت خود را در راستای موفقیت دانشگاه و موفقیت جامعه تعریف نمائیم.تبدیل دانشگاه به دانشگاه بین المللی و کارآفرین و نسل 4 راه حلی است که همه ذینفعان صاحبان فرایند خواهند بود و منافع همه در یک راستا تامین خواهد شد.

مقصود از تاسیس شرکت های دانش بنیان ، افزایش خلاقیت در بکارگیری دانش برای تولید بیشتر و یا صادرات بیشتر دانش و جذب بودجه است.

 

10- "اگر بخواهیم در بازار جهانی آموزش عالی موفق بشویم چه باید انجام دهیم؟

 

متاسفانه سهام واقعی جهانی شدن در دسترس دانشگاههای بزرگ و برخوردار است و آنها بیشتر  قانونگذار و عرضه کنندگان اصلی بازار جهانی آموزش عالی هستند، اما دانشگاههای ایران که در مناطق چالش زا فعالیت می کنند ، تجربه و اعتبار و تکنیک های لازم برای رقابت منطقه ای را بالقوه دارا هستند و فقط باید با هماهنگی و تدبیر آنها را بالفعل کنند.

 "بین المللی شدن" به ما  این فرصت را می دهد که از مزایای نسبی "جهانی شدن" به ویژه از بازار پر نعمت آن  ، غافل نباشیم . اگرچه نسبت به دانشگاه های بزرگ دنیا و معتبر در اعتباربخشی عقب تر هستیم و کمتر توان حرکت از موقعیت نازل موجود را داریم، امّا در صورت رفع موانع فرهنگی و سیاسی، با استفاده بهینه از بازار منطقه‌ای موجود که خوشبختانه  مدتی است  توانمندی دانشگاههای ایران اسلامی برای مشتریان جذاب است، سهم خود را برداشت نماییم.

رتبه بندی بین المللی دانشگاههای جهان یکی از شاخص های ورود به بازار جهانی است. این رتبه بندی های بیشتر به استثنای یک مورد "شانگهای" ، مابقی مربوط به کشورهای انگلو-آمریکن و توسط کارشناسان آن ها طراحی و منتشر می شوند. به عبارتی ، شاخص ها و قوانین بازار رقابت توسط کسانی تعیین می شود که هم سابقه و اعتبار درخشانی در این حوزه دارند و هم میزبان اصلی آن هستند.

در چنین شرایطی برای آنکه صداهای به حاشیه رفته آموزش عالی شنیده شود ، باید شاخص های بومی و ملی و محلی و منطقه ای را برای خودمان تعریف کنیم و بتدریج از حاشیه بیرون آمده و آنها را بین المللی نمائیم.

در غیر اینصورت ، دانشگاهی که به طور تاریخی برخوردار بوده ، برخوردارتر می شود . اثر منفی حداقلی جهانی شدن این خواهد بود که اعتباردانشگاههای غربی و انگلو – آمریکنها قوام می یابد و اعتبار پایین دانشگاههایی که به عنوان میراث دوران استعمار از اعتبار بین المللی قابل ملاحظه ای برخوردار نبودند ، کماکان پایین خواهند ماند. از این روست که می توان بازار جهانی آموزش عالی را بازاری نابرابر دانست  که سیاستهای نو استعاری را موجه ، گسترش و نهادینه می سازد.

 

9- " از علم تا عمل "

چندی پیش وقتی برای فعالیتی مهم ، یکی از پرسنل را به دفتر خود دعوت کردم و به او گفتم که قرار است فلان کار را انجام دهیم و به نظر مان شما مناسب هستید که مدیر پروژه باشید ، قبل از هر سوال دیگری از من پرسید ، مقاله  از انجام آن (از داخل آن) می توان درآورد (استخراج کرد یا نوشت؟) . به او نگاهی کردم و پرسیدم مطلوب است هر کاری انجام می دهیم مستند سازی کنیم تا دوستان دیگر با مطالعه آن تجربه کسب کنند ، اما به نظر می رسد تمرکز شما بیشتر روی مقاله است تا اینکه اقدام اجرایی را به درستی پیش برید. خلاصه بعد از مدتی بحث علمی ، نهایتاً فرمودند برای من تولید مقاله مهمتر است از انجام کار و اقدام اجرایی، ضمن اینکه با کنایه خطاب به بنده گفتند ، شما آدم علمی نیستید چون اهمیتی به تولید مقاله  نمی دهید . دانشگاه محل تولید مقاله است و...

بعد از خروج ایشان از اتاق مدتی به فکر فرو رفتم  ، مطالعات اندکم در مورد دانشگاه نسل 2 و نسل 3 را مرور کردم و ناخودآگاه سوالات زیادی از ذهنم گذر کرد ، مانند این که واقعاً تعادل بین "اقدام عملی" و "دانش افزایی" کجاست؟ آیا باوجود چنین نگرشی که احتمالا در دانشگاه کم نمی باشد امکان تبدیل شدن به دانشگاه نسل 3 را داریم؟ چرا با داشتن این همه عالم و مقاله در موضوعات مختلف، در اجرا هنوز فاصله ما با دنیا زیاد است ؟

کجای فعالیت ما دچار مشکل بوده است که علم زدگی بدون عمل تا این حد در دانشگاه رسوخ کرده است ؟ برای فهم بهتر نقش و اهمیت اجرایی سازی علم و تولیدات علمی مطالعه ادامه مطلب مفید می باشد.

براساس گزارش پایگاههای استنادی ، ایران از سال 2010 میلادی ،همواره در بین 20 کشور اول تولید کننده علم در جهان قرار داشته و رتبه ایران حتی تا رتبه 16 جهانی نیز ارتقاء یافته است. این رتبه بیشتر ناظر بر"کمیت" رشد در تولیدات علمی است و به تنهایی برای جهش مورد انتظار در توسعه کافی نیست . همسو با آن میزان تاثیر گذاری دانش و علم تولیدی در رفاه و آسایش مردم و توسعه جامعه نیز مهم است.

رتبه ایران به لحاظ متوسط اثربخشی و به کارگیری علم در جهان در مقایسه با کشورهای دیگر چندان مطلوب نیست و با فاصله از کشورهایی است که رتبه تولید علم انها پایین تر از ماست، این به این معناست که هرگونه برنامه ریزی و سیاست گذاری برای "بین المللی سازی" باید تلاش برای ارتقاء رتبه دانشگاه در بکارگیری این تولیدات علمی باشد. این تلاشها و مکانیسم های ارتقاء، موضوع بحث دانشگاه نسل 3 و 4 می باشد.

چه باید انجام دهیم تا گوشه ای از مقالات تولیدی تبدیل به اقدام اجرایی و عملیاتی گردد و از دانش در رفع مشکلات جامعه استفاده نمائیم. آیا دانش نافع، آن دانشی نیست که باعث رفع مشکلی از مردم گردد؟ آیا صرفاً تولید مقاله و دانش برای اعتبار خود بدون خاصیت رفع مشکلی از جامعه، بدرد جامعه نمی خورد؟خوبست بدانیم اجرایی کردن علم در زندگی به تنهایی ، تخصص کاملی است که هر دانشمندی شاید آنرا نداشته باشد و باید بدنبال کسب آن مهارت باشد.

به نظر می رسد دانشگاه برای رسیدن به تعادل و دانشگاه نسل3و4 شدن باید کفّه مهارت آموزی ، عملیاتی کردن دانش و رفع مشکلات با راه حل های علمی را سنگین تر ببیند و اساتید را به سمت کارآمد کردن و اثر بخشی مباحث تئوری پیش ببرد . احتمالاً می شود پیش بینی کرد که اساتیدی که اینگونه عطش تولید مقاله را دارند ، از کمترین خلاقیت در جهت رفع مشکلات جامعه برخوردارند و دانسته یا ندانسته در حفظ دانشگاه نسل 2 قدم برمی دارند.

8- "جهانی شدن ابزار استعمار نو " "بین المللی شدن ابزار تعامل با جهان"

 

به عقیده بعضی از صاحب نظران، در جهانی شدن مدیریت دانشگاهها منفعل هستند و اراده اتخاذ تصمیم و خلاقیت و ابتکار را ندارند و هر آنچه از آن سوی مرزها به آنها منتقل می شود را بدون کمترین تغییر اجرا می کنند. اما سیستم آموزشی  و دانشگاهی در کشورهایی که از سنت فکری، ایدئولوژی بومی و یا هویت ملّی قدرتمندی پشتیبانی می شوند، در برابر جهانی شدن ایستادگی می کنند و علارغم اینکه هزینه های زیادی را متحمل میشوند ولی با هوشمندی و توجه به داشته های فرهنگی خود ،آن را هدایت می کنند . این یعنی همان بین المللی سازی که ما بدنبال آن هستیم.

آلبتیچ (2004) پیامد عمده چنین سیستمی را هژمونی و برتری فرهنگ، قوانین و روحیات دانشگاههای انگلو – آمریکن بر فرهنگ دیگر کشورها می داند. در دوره پسا استعماری این وضعیت جدید را صورت نوینی از استعمار می نامند و بر این باورند که پدیده جهانی شدن و فرهنگ نو استعماری حاصل از آن می تواند بسیاری از فرهنگ های دانشگاهی را به حاشیه براند.در بیشتر کشورهای توسعه یافته ، "جهانی شدن" عموماً فرصت ارزیابی می شود ، اما میتواند در کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته تهدید تلقی شود.اسکات(2000) و داگلاس (2005) این وضعیت را فرایند انتقالی "جهانی شدن" می دانند و معتقدند این امر برای دانشگاههای کشورهای در حال توسعه مخاطره انگیز است.

 

 

 

 7- تفاوت بین المللی شدن و جهانی شدن

 

"جهانی شدن" و "بین المللی شدن" ویژگیهای مشابه و متفاوتی دارند . از آنجائیکه پدیده جهانی شدن منجر به ایجاد چالش ها و دگرگونی های بنیادین در حوزه آموزش عالی می شود، بین المللی شدن پاسخی به این چالش ها در دانشگاه است.

" بین الملی شدن" روی "همکاری" میان مردم و دولت ها در فعالیت برون مرزی دانشگاه ها متمرکز  است، اما " جهانی شدن" فراگیر است و دولت و ملّت ها دخل و تصرفی چندانی در آن ندارند. بر اثر بین المللی شدن ، دولت ها ، نهادها و دانشگاهها به هم مرتبط و متصل می شوند، در حالی که بر اثر "جهانی شدن" نظام های ملّی با هم تلفیق و یکپارچه میشوند.جهانی شدن منجر به برداشتن مرزها و تفاوت ها می شود، ولی "بین المللی شدن" تفاوت ها را به رسمیت می شناسد، مغتنم میداند و شبکه ای بین آنها ایجاد می کند.

 

 

 

 

    جهانی شدن(حل شدن در فرهنگ جهانی)                                                                                               بین المللی شدن (ایجاد شبکه)

 

بین المللی شدن به رابطه و همکاری میان ملت ها ، نهادها و حوزه های عمومی می انجامد ، اما جهانی شدن به هژمونی فراگیر یک سنت فکری، رویکرد اجتماعی یا ایده ای خاص می اندیشد.

جهانی شدن ناخواسته منجر به ایجاد و گسترش الگوی خاصی از فرهنگ و آموزش می شود که بیشتر الگوی غربی را تعقیب می کند، اما بین المللی شدن این وضعیت را به ملّت ها و دولت ها می دهد تا الگوی های متنوع کشورهای مختلف را ارزیابی و انتخاب نمایند و در حفظ الگوی ملی و سنتی خود ، تنوع بخشی بیشتری داشته باشند.

 

6-بین المللی شدن ، واکنش سازمانی سیستماتیک در برابر جهانی شدن

فرایند" جهانی شدن" بیشتر پدیده ای است در خدمت دول غربی و سرمایه داری ، چرا که هدف آن برقراری و اصالت سرمایه و سود به جای مسئولیت پذیری اجتماعی است.در پی فراگیری ایدئولوژی این پدیده، تجارت و بازار آزاد نقش محوری در اجتماعات و آموزش عالی پیدا میکند و مفاهیمی همچون فرهنگ،اجتماع،ملیت نقش متزلزلی از زندگی اجتماعی می یابند.در جهانی شدن مسئله صرفاً دولت ها نیستند ، بلکه کنش های اجتماعی و امورات زندگی روزمره نیز مورد توجه است.چرخش فرامرزی سرمایه انسانی ، بازار بین المللی کار، مهاجرت ها و... از جمله پیامدهای منفی جهانی شدن است. نظم اجتماعی نوینی که مدیریت هدایت آن در دست ملت نیست و در دست قدرتهای جهانی است. سوال اینست که از جهانی شدن باید جلوگیری کرد؟ یا آنرا هدایت کرد؟ جواب واضح است که جهانی شدن باید هدایت شود تا جلوی آسیب های منفی آن گرفته شود.هدایت و مدیریت "جهانی شدن" را ، تحت عنوان " بین المللی شدن" تعبیر و تعریف می نمائیم.یعنی کنترل هوشمندانه جهانی شدن به گونه ای که فرهنگ و سنت ها و هویّت ملت ها حفظ شود. "در متن های بعدی در این باره بیشتر خواهیم گفت"

 

 

5.دانش  کالایی استثنایی

 

دانش تنها کالایی است که درصورت عرضه و فروش آن به دیگری نه تنها از آن کم نمی شود بلکه افزوده هم می گردد، به این دلیل که در فرآیند تبادل دانش متوجه می شویم که چه نکاتی را نمی دانیم و ضعف های ما درکجاست و همین امر انگیزه خواهد بود تا ندانسته های خود را تبدیل به دانسته بنمائیم و این امر یعنی افزایش دانش، به همین دلیل است که دانشگاههای معتبر و بزرگ دنیا بازار بزرگ انتقال دانش را هم بدلیل منافع اقتصادی و هم منافع علمی که حاصل می شود، از دست نمی دهند و حریصانه بدنبال دانشجویان کشورهای دیگر هستند.

بسیار جای تعجب دارد که چرا افرادی در داخل، برعکس این روند فکر می کنند و تصوری غیر از این دارند.

 

 

4.رشد کمیت بدون کاهش کیفیت

 

بی توجهی به مسئله کیفیت آموزش عالی بین المللی درصورت افزایش کمی دانشجویان، امری است که در درازمدت باعث آسیب به دانشگاه، هم در ارائه خدمات آموزشی و هم جذب بیشتر دانشجویان خواهد شد.

ایجاد فرهنگ بررسی مداوم کیفیت، فرایند منظم بازخورد و بهبود برنامه ها ، تلاش برای کمک و هم خوانی برنامه ها و فعالیت های بین المللی شدن دانشگاهها با برنامه های کلان توسعه اقتصادی و اجتماعی، امری ضروری است.

اما توجه به موضوع کیفیت نباید دانشگاه را در استفاده از بازار بزرگ آموزشی موجود فعلی، غیرفعال و کند نماید. اگر قبول داشته باشیم که برای افزایش کیفیت نیاز به منابع داریم، لاجرم باید بپذیریم با جذب دانشجوی بیشتر، حصول منابع بیشتری خواهیم داشت و در آنصورت امکان افزایش کیفیت فراهم خواهد شد.

کمک فعالانه به توسعه سیاست های بین المللی سازی دانشگاه و برجسته کردن نقش آموزش بین المللی در رشد و توسعه جامعه ، و حمایت و ارتقاء تحقیقات فرامرزی ، تنها در بستر فرهنگ بین المللی میسّر خواهد بود،و در همین راستا بی توجهی به محیط های مطلوب اجتماعی و فرهنگی برای دانشجویان بین المللی در برخی موارد مانع بزرگی برای بین المللی شدن دانشگاه می باشد.

احساس تفاوت نژادی و تبعیض های اجتماعی در بین دانشجویان بین المللی و کم توجهی به تفاوتهای فرهنگی مانع بین المللی شدن دانشگاه می باشد. بعضی از همکاران و اساتید و حتی کارمندان متاسفانه بر این باورند که مهم ترین چیزی که اهمیت دارد، مهارت های علمی و فنی دانشجویان بین المللی است ، اما حقیقت اینست که ایجاد فضای دوستی و محبت و تبادل فرهنگی زیربنای هر فعالیت علمی و فنی و اجتماعی دیگری است.

 

 

3.بین المللی شدن روشی

 برای مدیریت "جهانی شدن"

 

درحالیکه مشاهده افزایش توجه و کاربرد بین المللی شدن دلگرم کننده است، ابهامات و سردرگمی های بسیاری پیرامون معنای آن وجود دارد. همچنین، رابطه بین المللی شدن و جهانی شدن نیز مبهم است.

 جهانی شدن آموزش عالی را به عنوان «جریان فن آوری،اقتصاد، دانش، مردم، ارزشها، ایده ها و غیره از میان مرزها» تعریف می نمایند . جهانی شدن بر هرکشوری به شیوۀ متفاوتی تأثیر میگذارد که به دلیل تاریخچۀ فردی , ملت، سنتها، فرهنگ واولویتهای آن کشور است.

 بین المللی شدن آموزش عالی یکی از روشهایی است که یک کشور به تأثیر جهانی شدن پاسخ داده و درعین حال، به فردیت کشور احترام میگذارد. اگرچه جهانی شدن و بین المللی شدن ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند واغلب به جای هم به کاربرده میشوند، اما این دو واژه در آموزش عالی به دو پدیده مجزا اشاره می کنند. یکی از تفاوتهای کلیدی میان این دو مفهوم به مفهوم کنترل برمیگردد.

 جهانی شدن و اثرات آن فراتر از کنترل یک عامل یا مجموعه هایی از عوامل است. اما میتوان به بین المللی شدن به عنوان استراتژی ای برای جوامع و نهادها به منظور پاسخگویی به بسیاری از خواسته هایی که به واسطه جهانی شدن بر آنها تحمیل میشود و همینطور راهی برای آموزش عالی به منظور آماده سازی افراد برای تعامل در دنیای جهانی شده نگاه کرد.

 

2.چرا بین المللی سازی

 

هدف از ایجاد بخش بین المللی سازی در این سایت، در وهله اول تلنگری اصلاح گونه به ناخوداگاه نظام حکمرانی آموزش عالی کشور درخصوص درک کلی از مفهوم بین المللی سازی دانشگاه می باشد.

و در وهله دوم تبدیل " بین المللی سازی " به یک دغدغه همگانی در سطح جامعه علمی و بدنه دانشگاهی کشور است . به طوری که هر "فرد دانشگاهی" در هر سطحی بتواند گامی موثر در این مسیر بردارد.

بدیهی است بین المللی سازی صرفا با سیاستگذاری اتفاق نمی افتد و هر عضوی از جامعه علمی کشور از هیات علمی تا کارمندان و مدیران و دانشجویان و حتی خدمه زحمتکش در هر کنشی در دانشگاه و وزارت علوم و وزارت بهداشت ، می بایست دارای نگاه جهانی باشد، تا بین المللی سازی به نحو مطلوبی اتفاق بیفتد.

اگر بخواهیم بین المللی سازی از لابلای آئین نامه ها و دستور عمل های  عریض و طویل فراتر رود ، ناگزیریم ، تک تک افراد دخیل در این موضوع در خود تغییرات اساسی در جهت بین المللی سازی ایجاد نمایند.

بنا داریم در این مجال کوتاه با بیان تجارب و موانع با شما دوستان "بین المللی سازی " را در سطح اجرایی به بحث بنشینیم و تبادل نظری داشته باشیم ، تا جامعه کوچک دانشگاهی ، با اهمیت و ضرورت و راهکارهای اجرایی شدن آن آشنا شده و به امید خدا بکار گیرد.

 

 

1.سیاست های بین المللی سازی

 

با توجه به لزوم بین المللی سازی دانشگاه و مشخص نمودن برنامه ها و نقشه راه، سیاست های بین المللی سازی دانشگاه در سایه اجرای سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری،پس از تبادل نظر در شورای بین المللی سازی، تنظیم و توسط ریاست دانشگاه ابلاغ گردید.

 

ده سیاست بین المللی سازی دانشگاه به این شرح می‌باشد :

 

1- اجرای طرح‌‌های بین المللی سازی دانشگاه در سطوح مختلف 

2- تقویت فرهنگ بین المللی سازی آموزش و پژوهش در داخل دانشگاه

3- بین المللی سازی مدارک دانشگاه از طریق انطباق سرفصل های آموزشی

4- حمایت از پروژه‌‌های تحقیقاتی بین المللی سازی دانشگاه

5- استفاده از فن آوری‌های نوین مجازی برای تقویت آموزش از راه دور  

6- استاندارد سازی و کوتاه‌سازی سیستمهای آموزش عالی

7- تقویت فرایند تبدیل ایده به فناوری و ثروت 

8- دستیابی به بازارهای جهانی آموزش عالی

9- دستیابی و جذب مشتریان جهانی خدمات درمانی دانشگاه

10- دستیابی به سهمی از بازارهای کالاهای سلامت دنیا با تولیدات داخلی شرکت های دانش بنیان

 

 

 

                                                             

                                                       
                                   

 

                       

 

 

  • لطفا در تنظیمات صفحه گروه های خبری را جهت نمایش انتخاب نمایید.
Template settings